ادبيات و فرهنگ

اين مقاله بلافاصله پس از اولين حضور تيم فوتبال شاهين بوشهر  به ليگ برتر نوشته شدو در هفته ي نامه ي نصير بوشهر شماره ي 501 يک شنبه 21تير 1388 به چاپ رسيداما با توجه به موقعيت کنوني شاهين و راه يابي دوباره ي آن به  ليگ برتر ، تقديم حضورتان مي گردد  :

شنيده ام که اولين باردرايران، توپ فوتبال درزمين بوشهرچرخيده است. اين امرچه درست باشدوچه نادرست، هيچ کس دراين نکته شکي نداردکه فوتبال بوشهر بسيارقديمي و ريشه داراست واين استان ، تاکنون افراد موثري را درسطح برتر وتيم هاي ملي معرفي کرده است اما متأسفانه همواره حاشيه نشيني ودوري ازمرکزتبليغات، باعث شده تا بسياري ازجواناني که درايران نظيرشان کمياب است، بدون اينکه به حق خود برسند، فوتبال را کناربگذارند وشهرتشان ازمرز محله ، شهريا روستايشان فراترنرود. امروز به لطف الهي ، آرزوي ديرينه ي مردم استان بوشهر تحقق يافته وفرزندان اين آب وخاک، بااقتدار توانستندجايگاه فوتبال استان را به همگان نشان بدهندواين خود باعث فراهم آمدن بسترمناسب براي يافتن استعداد هاي فوتبالي اين استان خواهد شد.دوشنبه اول تيرماه 1388، نقطه ي عطفي درفوتبال بوشهر وبرگ زريني درکارنامه ي ما بود. من نيز همراه با ديگران ميان خنده هايم، اشک شوق افشاندم. حال ضمن تبريک به فردفرد مردم استان بوشهر، فوتباليست هاوتمام کساني که درعرصه ي ورزش زحمت مي کشندوتبريک خاص به تيم شايسته ي شاهين پارس جنوبي بوشهر، بايد عرض کنم حالا که به اين جايگاه بلند رسيده ايم، بايد بدانيم که اول راه هستيم.شايد آنچه تاامروز براي ما مهم بود، رفتن به ليگ برتر مي بودولي آنچه ازامروزمهم است، حضورمقتدرانه دراين بازي هاوکشاندن قدرت فوتبال بوشهر به رخ حريفان است واين امر آن قدرمهم است که بايد گفت: نرفتن به ليگ برتر، بهترازنتايج ضعيف و بازي هاي ضعيف است. اگرچه بوشهر بارها نشان داده که درمقابل بهترين هاي ايران چيزي کم نداشته وقطب هاي فوتبال ايران را به زانو درآورده است اما آن چه ازاين به بعد بايد انجام بدهد بسيار مهم تراست. بدون شک دست اندرکاران وبرنامه ريزان درانديشه ي تقويت بيشتر اين تيم هستندوخواهند بوداما همه بايد دست به دست هم بدهيم وزمينه هاي لازم را فراهم آوريم.آن چه ازمن به عنوان يک هوادار فوتبال وکسي که بخش مهمي از جواني خود را درميدان هاي ورزشي گذرانده واز ساير فوتبال دوستان بر مي آيد، حمايت همه جانبه از نماينده ي استان بوشهر است. بگذار راحت و بي پرده بگويم. به عنوان يکي از طرفداران قديمي « استقلال تهران»، با صراحت اعلام مي کنم که هنگام بازي تيم شاهين، حمايت کردن از هرتيمي به جز « شاهين پارس جنوبي بوشهر»، خيانت به فوتبال بوشهر است.ازامروز به بعد، ما تماشاگران وهواداران فوتبال دراستان، با همه ي بازيکنان ومسئولان فني شاهين پارس جنوبي بوشهر ، يک تن هستيم که هدفمان نه تنها بقاي شاهين درليگ برتر، بلکه دفاع از جايگاه واقعي فوتبال بوشهر است. 

دوم خرداد سال روز تولد من است . به همسرم گفته بودم که نيازي نيست اما نه تنها فرزندانم ، بلکه دوستان نيز با محبت هايشان شرمسارم کردند . اولين جرقه را قاسم شجاعي زد که کليپي از عکس هاي من ساخت و در دنياي مجازي منتشر کرد . کاريکاتوريست ملي شهرمان آقاي ابوالقاسم طحانيان نيز تصويرهايي از مرا طراحي و با شعرهايم آميخت و به گروه ها فرستاد.وحيد رضايي عزيز نيز روي يکي از عکس ها کار کرده بود و.

عکس ها و کليپ با سرعت پخش شدند و در وضعيت تعداد زيادي از دوستان و همه ي افراد خانواده ام قرار گرفتند . از غزل ، غزاله ، رسول ، نيما ، سارا ، محمد، فروغ ،حسن ، بتول گرفته تا بانو بوستاني ، لاله شاهروبندي ، نوشاد باقري ، قاسم شجاعي ، حسين علامه زاده ، احمد علامه زاده ، وحيد رضايي وو و

روز دوم خرداد ، چندين ساعت به پاسخ دادن  پيام هاي محبت آميز دوستان مشغول بودم. پيام هايي که ذکر همه ي آنان ميسر نيست .

همسرم نوشت : دوم خردادي عزيز زاد روزت مبارک . الهي صد و بيست سال زندگي با عزت و سربلندي فراوان داشته باشي که باعث افتخاري. فروغ گفت : تولدت مبارک باباي عزيزم . اميدوارم هميشه سلامت باشي و قلمت پر کار . به وجودت افتخار مي کنيم . حسن در گروه فرستاد : محمد عزيز در روز تولدت مي خوام اينو بدوني که يک الگو و يک دوست براي من هستي . تولدت مبارک . تو بيشتر از عالي هستي . ساراپيام داد : تولدت مبارک باباي مهربون و عزيزم حقيقتا مانند درخت پر بار سر به پايين و خاکي و اصيل هستي . به وجودت افتخار مي کنيم چون تو متعلق به ما تنها نيستي بلکه به دشتستان تعلق داري و افتخار ما فرزند تو بودن . دوستت داريم عزيزترين و محمد نوشت : دايي و پدر خانم عزيز . تولدت مبارک . ان شاء الله هميشه موفق و پيروز و . و سربلند باشي . رسول پيام داد : تولدت مبارک خان بزرگ و غزاله نوشت : بابا جون عزيزم تولدت مبارک ان شاء الله 120 سال سايه ات بالاي سرمون باشه . غزل هم از شيراز بهم گفت :باباي عزيزم تولدت مبارک باشه . صد و خورده اي ساله بشي و سايه ات بالاي سرمون باشه ان شاء الله .

ذکر نام و پيام همه ي دوستان در توانم نيست چراکه  نمي توانم پاسخ گوي مهرشان باشم . تنها گزيده اي از چند پيام را ذکر مي کنم :

نشمين شمسي زاده نوشت خردادي ترين مرد هنر . امروز به پابوس نگاهت  قيام کرده و مهرباني را به سجده مي نشينم  در برابر انديشه ات . تمناي من تهيست . تويي و تمام اين خرداد چهار فصل . آمدنت خوش باد .

استاد حسين برازجاني مهربانانه مرا نواخت که :  شش رقم با دو مميز « 2/3/1342 » ياد آور روييدن غنچه اي در گلستان شعر و ادب دشتستان است 

سميه کوکبي با محبت هميشگي گفت : بعضي از روزها اينقدر خاص هستند که نمي شود از آن ساده گذشت. تقويم ورق مي خورد و بهار به ماه آخرش مي رسد

يک

دو

مکث مي کنم و به خلقت خداوند احسنت مي گويم

آمدنش بهار را زيباتر و گرماي لبخندش اميد تازه مي دهد و اين قطار کلمات به مقصد قلب مهربانش با جشني همراه است . لاله ي شاهرو بندي شعري از مرا همراه با کليپ و عکس در گروه هاي مجازي منتشر کرد و مثل هميشه لطف هاي بي دريغ داشت و عفت نيک نام دعا کرد که :  سايه ات از سر شعر و غزل کم نشود و مهرناز قنبري نيزمرا پدر غلامي عزيزخطاب کرد و گفت: شما پدر دوم من هستين در عرصه ي هنر که سر لوحه کارم قرار دادم .

هم ولايتي هايم نيز با پيام هايشان افتخار نصيبم کردند.حبيب زماني گفت: دوم خرداد وقتي با تولد عزيزي مقارن باشد  که مايه افتخار دشتستان است برايمان مايه ي سرافرازي و مباهات است ومحمد رضا باقري منّت نهاد که : باعث افتخار است که غلامي تعلق  به بنار دارد . پرويز نوشيرواني نوشت : سرزمين بنار به خود مي بالد که در چنين روزي شاهد تولد بزرگ مردي چون شما بوده است و قاسم شجاعي عزيز، دوم خرداد را روزي خاص براي بنار عزيز نام  برد .حسين شجاعي مدرس و عضو و دانشجوي نخبگان نوبل ( تکنولوژي فکر ) نيز افتخار داد که :

تلاش و زحمات شما در عرصه شعر و ادبيات ستودني است اشعار دلرباي شما دل هر خواننده را بر سر ذوق مي آورد . وجود مبارکتان ستاره درخشاني در اين عرصه و افتخار براي زادگاه شما که گنجينه اي از لولو مرجان قطعه اي زرين از ديار دشتستان گوهري است ناياب که بوستاني از مهرباني مادراني که دلشان دريايي و پدراني است که چون کوه استوارند که در کشاکش دهر با تلاش و همت مردانه اش چنين فرزنداني را پرورش داده اند که مايه فخر مباهات است تا ستاره اي باشند براي هدايت نسل فردا و شما مصداق نگين زمردي که بر تارک بلند اين کهن ديار که بنارش خوانند مي درخشيد .

در کنگان هم بزرگ مرد هنر، استاد مختار زاده نيز پيامي در گروه فرستاد تا خانم موسوي از من به عنوان شاعر ترنم هاي عاشقانه ي پر مهر  نام ببرد، استاد نادري آهنگي تقديم کند و پري عسکري دعا کند تا سايه ام هميشه بر سر غزل هاي عاشقانه ام باشد .

برخي از پيام ها نيز با چاشني طنز همراه بود. سام گزبلندي نوشت : سلام رفيق دوم خرداديِ مين قشنگ . تولدت موارک دويست ساله واوي .

وآقاي واعظ شاعر کنگاني پيام داد که : . خيلي دوستت دارم ولي حيف گل آبي دست گرفتي .

بخشي از پيام ها نيز با زبان شعر بود.

امان الله ابراهيمي :

غلامي نو بهار بي خزونه       سرش مي دو ، دلش اوما جوونه

نه تعريفه ، گپ دلمه ، حقيقت :       طلايه دارِ شعرِ دشتسونه

محمد جعفر نجدي :

صد سال دگر سرت سلامت باشد       دلخواه ترين عشق به کامت باشد

تو شاه غزل هاي محلي هستي       هر دم غزلي تازه غلامت باشد

اکبر قاسمي کللي :

خرداد مزين به گل روي غلامي       دفتر که معطر شده از بوي غلامي

اسپيدي برف قله ي کوه دماوند       هرگز نرسيده به سر و موي غلامي

وحيد رضايي :

بهاري مي شود با تو کويرم       لب از انديشه ي نابت بگيرم

قسم بر مويِ اسپيدت غلامي       به دشتستان چشمانت اسيرم

کافي رود فاريابي :

سلام و درودم به شير بنار       همان مرد با دانش و با وقار

غلامي خجسته بود روز تو       بماني همي خرم و پايدار

فريبا جلاليان :

خاک از بوي نگاهت گل خردادي داد       سبزه ي سبز کلامت خبر از شادي داد

نغمه ي خوب سحر خواني گنجشکان را       صبح در گوش غزل هديه به آبادي داد

قطره ي جوي پر از چنگ و سه تار دهِ تو       پاي انديشه اي از باغچه فريادي داد

هر چه از نم نم پنهان تو خواندم با عشق       بوي لطفي ست که در لحظه ي آزادي داد

حرف باران شدنت را کم و بيش از اين شهر       شعر در شعر بنوشيد و به استادي داد

سارا کمالي نژاد :

الا اي شاعري که خوش ادايي       مرتب شعر تازه مي سرايي

به دنيا آمدي در فصل گل ها       عزيز و مرشدي و رهنمايي

بلند آوازه وخوش نام هستي       به رسم شاعري خوب آشنايي

دلي داري به وسعت همچو دريا       ز کوچک نفسي ات بر کبريايي

زبان گويشت شيرين تر از قند       ز بهر واژگانت چون خدايي

بود نامت به نيکي بر زبان ها       به دشتستان بود شور و نوايي

بنازم به وفايت بهر خاکت       بنار آب شيرين را صفايي

و من که هرگز نمي توانم پاسخ گوي اين همه مهر باشم ،  نوشتم :

از همه ي خوبان و عزيزان که سالگرد تولدم را با کليپ ، تصوير ، عکس نوشته ، شعر ، پيام ، تلفني ، حضوري و . تبريک گفتند ويا در باره ي زندگي و شعر من زمينه ي گفتگو را فراهم آوردند و عزيزاني که در سکوت مرا تحمل کردند از صميم دل سپاس گزاري مي کنم . مهرتان به اين کمترين بار ديگر ياد آوري کرد که زندگي در سرزمين مهرباني چقدر شيرين است .

تقديم به همه ي شما خوبان :

از فاصله ها برايتان بوسه زنم            بر مقدم آشنايتان بوسه زنم

اي کاش مرا نصيب مي شد روزي       تا بر لب خاک پايتان بوسه زنم

محمد غلامي

کنگان . دوم خرداد 98